سرمقاله
متن زیر در تاریخ85/5/17، ساعت: 9:41 صبح نوشته شده است.
¤ روزنامه دیواریبسم الله الرحمن الرحیم
میلاد با سعادت مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی (ع) مبارک
وقتی مادرم با صدای مادرانه خویش مرا صدا میزد و طنین نام حسین در خانه ما پراکنده میشد؛ دستان کوچکم را به دیوار میگرفتم و به سختی از روی زمین بلند میشدم و تنها قوت بازوانم این ذکر بود یا علی
اینها را پدرم برایم تعریف کرده؛ روز پدر مبارک
یا علی جان مردم همه ؛ تو را به خدا سوگند می دهند؛ اما برای من تو آن همیشه ای که خدا را به تو سوگند میدهم !
_______________________________________________________________________________________
وقتی کارهای روزنامه دیواریمان تمام شد دیگه دل تو دل من و سعید و پدرام و حسن نبود .
(حسن بنده خدا خیلی روی این مقوای کلفت کار کرده بود البته ما هم که بعنوان دستیارانش بودیم واسش کم نگذاشته بودیم .)
دوان دوان از نماز خانه به سمت راهروی مدرسه حرکت کردیم . آخیش خیالمون راحت شد تابلوی اعلانات جای خالی برای روزنامه دیواری ما داشت . البته شاید برای یکی دیگه هم جا داشت.
بعد از چسبوندنش به دیوار ؛ وایسادیم یه دل سیر دوباره مطالب رو خوندن بعدش هم به سرعت رفتیم تو حیاط ؛ مثلا زنگ ورزش بود .
اون روز به سرعت برای ما گذشت .توی مسیر رفتن به خونه بودیم که یک دفعه از اون طرف خیابون صدای : حسن ؛ حسن ؛ حسن ؛ توجه ما رو به خودش جلب کرد .پدرام بود و وقتی اومد پیش ما فهمیدیم که آقای صحبتی معلم ریاضی جدیدمون همون معلم سخت گیره و بد اخلاقه رفته بوده و داشته روزنامه دیواری رو میخونده مخصوصا اونجایی که ثابت کرده بودیم 2=1 قند تو دلمون آب شده بود .حسن هم همینطور بودا قند که هیچی نبات هم تو دلش آب شده بود ولی قیافه این باکلاسها رو به خودش گرفت و گفت خب خیلی خوبه البته من آقای طاهری (ناظم )و نیکومنش (فیزیک ) رو هم ای تابلو دیدم .ما هم همه با هم گفتیم اِ اِ اِ اِ ؛ ایولّا
دوسه روزی گذشته بود آره سه روز گذشته بود که وقتی آقای نام آور مدیر مدرسمون داشت پای صف صحبت میکرد
یه چیزی گفت که همه مدرسه خندیدند ولی خنده من و حسن و پدرام و سعید یه جور دیگه بود
آقای مدیر یکی از جوکهای تو روزنامه دیواری رو تعریف کرده بود
حسن الان یکی از روزنامه نگاران مطرح کشورمان است.
¤ نویسنده: محمد حسین ورشادی
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
RSS
کل بازدیدها: 6113
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
درباره خودم
لینک به وبلاگ
ْآرشیو یادداشت ها
اشتراک در خبرنامه